بانو پارســـا

بازم کمک به مامانی در امر خطیر خونه داری... جارو کشی:     حالا طی...   مامانی لباساتو بیار اتو کنم!!!! پس این چرا داخ نمیشه؟؟؟ ای بابا باید تعمیرش کنم.. ببین اگه داخ نشی میخورمتا... خوب حالا باید کجا رو جارو بکشم؟؟؟ ...
12 بهمن 1392

پانزده ماهگی...

سلام پسر شیطون بلام... این ماه هم کلی کارای جدید یاد گرفتی: - عاشق تلفن کردنی و همش گوشی ما رو برداری و میذاری کنار گوشت و برای خودت حرف میزنی - باباییت هر وقت بگه یه بوس بده میری کل دهنتو میذاری رو لپ بابایی و مثلا بوسش میکنی ولی منو اصلا تحویلم نمیگیری... - تا یه چیزی بندازم روی صورتمو مثلا بگم پارسا من کجام بیا پیدام کن بدو بدو میای پارچه رو برمیداری و میخندی که پیدام کردی و بعد میذاری روی صورت خودت و راه میری حرف میزنی که مثلا ما پیدات کنم - یه کابینت هست که توش سبد ها و آبکش و ایناست روزی 100000000بار میری بازش میکنی تمام کابینتو کف آشپزخونه پخش میکنی و بعدش میخوای جاشون بدی همینجوری میذاری رو هم و یه دفعه همه میریزن و د...
4 بهمن 1392

اولین آتلیه

چهار روز بعد ازتولدت ، روز 8 آبان 92 با بابایی رفتیم آتلیه . متاسفانه چون کرمان بودیم و معلوم نبود کی برمیگردیم تهران همینجا رفتیم آتلیه و عکسات خیلی جالب نشد ولی حتما تهران باز میریم ....ایشالا 18 ماهگی... اینم چند تا از عکسا...   بقیه عکس ها در ادامه مطلب....           ...
22 دی 1392

چهارده ماهگیت...

سلام خوشکلم... خوب پیشرفتهای این ماه: 1:هر وقت یه چیزی رو خیلی بخوای و دستت بهش نرسه میای کنارم دستمو میگیری و میبری کنار اون وسیله و همش میگی ماما ماما و اگه وسیله خطرناکی باشه و ندم دستت بعد کلی ماما ماما قهر میکنی راه میفتی حالا هر جا شد میری و با غر و نق با خودت حرف میزنی و اصلا بغلم نمیای... 2:دو تا ببعی داری که عاشقشونی و بالای کمدتن روزی هزار بار میگی ب ب و میری تو اتاقتو نشونشون میدی تا بدیمشون بهت و بعد بغلشون میکنی سرتو میذاری روشو و مثلا لالا میکنی... 3:سرتو قشنگ میشناسی و وقتی میگیم سرت کو دستتو میذاری رو سرت... و همچنین پاهاتو.. 4:خاله پریسا بزن قدش یادت داده..خخخ وقتی میگم بزن قدش هر جا باشی دستتو میاری بالا میای پی...
4 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد